ملت ما در گفت و گو با یک کارشناس روانشناسی بالینی بررسی کرد
راهکار کاهش اضطراب جدایی در دانشآموزان دبستان و پیشدبستان

به گزارش ملت ما، سعید رمزک، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی در مورد اضطراب جدایی گفت: «کودک در سنین 6 تا 18 ماهگی اضطراب جدایی را تجربه میکند؛ به این شکل که بودن با فرد غریبه، یا در محیطهای ناآشنا او را نگران و مضطرب میکند و این باعث میشود که بیشتر از قبل بهاصطلاح به مادر خود بچسبد. اما این اضطراب حدود سه تا چهار سالگی که کودک استقلال را تمرین میکند، بهطور معمول از بین میرود.»
رمزک در مورد رفتارهای اضطرابی کودکان هنگام ورود به دبستان میگوید: «نکتهای که در مورد رفتارهای اینچنینی در کودکان مهم است؛ شدت و مدتزمان بروز رفتار است. یکسری رفتارها مثل گریه کردن کودک، احساس ناامنی در هنگام نبودن والدین، احساس ترس از محیط ناآشنا، بهطور معمول تا چهار هفته میتواند طبیعی باشد اما بیش از آن حتما نیاز به مداخله متخصص دارد. از طرفی شدت رفتار هم مهم است؛ اگر شدت رفتارهای اضطرابی کودک خیلی بالا باشد یا علائم جسمانی مثل شکمدرد، اسهال، حالت تهوع، سرگیجه، کابوسهای مکرر شبانه، در کودک بروز پیدا کند، باید خیلی سریع به متخصص مراجعه شود.»
هر کودک منحصر بهفرد است
وی در خصوص دلیل تفاوت رفتار کودکان همسن و سال در هنگام جدایی از والدین، به خبرنگار ملت ما چنین گفت: «این تفاوتها هم میتواند ناشی از temperament یا مزاج و ویژگیهای شخصی هر کودک باشد، هم میتواند ناشی از تفاوت رفتار والدین، شرایط زندگی فعلی و تجربههای شخصی خود کودک باشد.» این روانشناس بالینی در ادامه علت تفاوت رفتار کودکان را در مواجهه با شرایط جدید مدرسه، با این مثال توضیح داد: «به عنوان مثال ممکن است کودک والدین مضطرب داشته باشد، یا به هر دلیل تنها ماندنهای طولانی را در سالهای اولیه زندگی تجربه کرده باشد، یا همزمان با ورود به مدرسه، در خانواده بحرانهایی مثل مرگ عزیزان را تجربه کرده باشد، یا ممکن است به واسطه شرایط شغلی پدر، برای مدت طولانی از بودن کنار او محروم شده باشد و شرایطی از این دست. این کودکان نسبت به کودکی که در شرایط عادی زندگی کرده، بیشتر مستعد بروز دادن رفتارهای اضطرابی خواهد بود. زیرا کودک نمیتواند خودش را بدون والد خود تصور کند.»
سرزنش ممنوع
سعید رمزک در ادامه در خصوص واکنشهایی که بهتر است والدین از انجام آن در مقابل کودک مضطرب خودداری کنند، افزود:«خیلی وقتها اضطراب کودک ناشی از رفتار خود والدین است. یکی از کارسازترین واکنشها نسبت به گریه و بیتابی کودک، این است که والدین سعی کنند خونسردی خودشان را حفظ کنند. اگر والدین از بیقراری کودک بیقرار و عصبی شوند، اضطراب او تشدید میشود. گفتن هر کلمهای که بار سرزنشی دارد و احساس کودک را زیر سؤال میبرد، ممنوع است. مثل اینکه بگوییم ترس ندارد که... یا مرد که گریه نمیکند و مانند آن. به علاوه دادن وعدههای واهی به کودک و عمل نکردن به آن، هم کودک را آزردهتر میکند.»
تشویق، راهی برای تقویت انگیزه
این روانشناس بالینی با بیان اهمیت رفتار والدین با کودکی که از اضطراب رنج میبرد، به اقدامات مثبتی که والدین میتوانند برای بهبود احساسات کودک انجام دهند اشاره کرد و گفت: «گپ زدن در مورد هیجان کودک و نامگذاری احساس او، بار اضطراب کودک را کمتر میکند. همچنین امنیت خاطر دادن به کودک آرامشخاطر او را بیشتر میکند؛ مثل اینکه مطمئن باش مامان سر ساعت بر میگردد.» رمزک همچنین افزود: «بهتر است والدین میزان اضطراب خود را نیز پایش کنند زیرا ممکن است والد، خود مضطرب باشد و با تذکر دادنها و سفارش کردنهای بیش از حد خود، کودک را مضطربتر کنند. مطالعه کتابهای آموزشی در مورد تکنیکهای تنظیم هیجان هم میتواند کمک خوبی برای حفظ آرامش کودک باشد.» وی در مورد اثر مهم تشویق ادامه داد: «تشویق بسیار اثرگذار است. حتی اگر کودک توانست 5 دقیقه بیشتر از قبل استقلال داشته باشد، والدین او را بهصورت کلامی تشویق کنند تا از پیشرفت خود انگیزه بگیرد.»
کودک نباید احساس شرم کند
سعید رمزک در ادامه با بیان اینکه دبستان، تجربه اول کودک از درس، تحصیل و مدرسه است و تعیینکننده خط مشی آینده او خواهد بود، بر اهمیت برخورد معلم مدرسه با کودک تأکید کرد و گفت: «در سنین پایین و دبستان، معلم میتواند جایگاهی شبیه والدین داشته باشد، بنابراین رفتار او در مقابل کودک مهم است. معلمها باید بدانند که در این مورد، تشر زدن و تنبیه کردن جواب عکس میدهد. در مقابل، اگر دلیل رفتن والدین را از مدرسه برای دانشآموز توضیح دهند، ذهن او را بیشتر برای پذیرش شرایط آماده میکنند.» این روانشناس همچنین به احساس شرم و خجالت در کودک اشاره کرد و افزود: «معلمها باید حواسشان به این باشد که ممکن است کودک در جمع همکلاسیها، بهخاطر گریههایش دچار احساس شرم و خجالت شود. بنابراین بهتر است با همدلی، این احساسات را در او کمرنگ کنند.» در نهایت این روانشناس در مورد تشخیص اختلال و مداخلهی درمانی گفت: «اگر علائم اضطرابی کودک بیشتر از دو تا سه هفته ادامه پیدا کند و باعث مختل شدن روند زندگی روزمره کودک و حتی والدین شود، لازم است برای حل این مسأله به روانشناس مراجعه شود.»