شب یلدایی که مردم خوشحالند و رسانههای معاند نه!
ملت ما ـ «صادق بوقی» چهره مطرح این روزها در فضای مجازی است. اسم کاملش«صادق بنا متجدد» و متولد 1332 در رشت است. خودش میگوید که سالها به عنوان بوقچی، لیدر و تبلیغاتچی کنار تیمهای شمالی فوتبال فعالیت میکرده و به همین دلیل به او لقب «صادق بوقی» دادند.
صادق بوقی پس از بازنشستگی به شغل ماهیفروشی مشغول شده و در حال حاضر هم تاکسی دارد و البته در اوقات بیکاری، سری به دوستان ماهیفروش خود در بازار رشت میزند. او از سال 1399 شروع به رقصیدن و آوازخوانی در بازار رشت کرد که ویدئوهای رقص و آوازخوانی او در فضای مجازی و در صفحه اینستاگرام شخصیاش منتشر و باعث شهرتش شد.
اما چه شد که صادق بوقی معروف شد؟
ماجرا از جایی شروع شد که ویدئویی کوتاه از ترانهخوانی و رقص پیرمردی در بازار رشت به همراه عده ای از کسبه و رهگذران منتشر شد و با استقبال عمومی نیز همراه گشت. این ویدئو تا حدی فضای مجازی را تحت تاثیر قرار داد. تداوم انتشار ویدئوهای صادق بوقی مردم را بیشتر با این فرد آشنا کرد و مشخص شد عمو صادق بوقی سابقه مفصلی در فوتبال شمال کشور هم دارد و سال ها تبلیغاتچی تیم های شمالی بوده است.
اما خبری منتشر شد که بعدها تکذیب شد. خبر این بود که مغازههایی که در پشت سر صادق بوقی در ویدئو معروف دیده میشدند به دستور مقامات رشت پلمب شدند و صفحه اینستاگرام عمو صادق نیز بسته شد و 12 نفر در این رابطه نیز بازداشت شدند.
این اقدام و البته این شایعه واکنشهای بسیاری به دنبال داشت وحتی این سوال ذهن همه را درگیر کرد که چرا عمل صادق بوقی در بازار رشت جرم محسوب میشود؟
این حواشی به قدری در فضای مجازی دست به دست شد که علاوه بر پیگیری بخشهای خبری تلویزیون برای مصاحبه با این پیرمرد گیلکی و توضیحات او درباره حواشی منتشر شده، دو روزنامه هم ماجرای صادق بوقی را با انتشار کاریکاتورهایی ویژه به عنوان تیتر اول خود انتخاب کردند.
به هر حال بازداشت صادق بوقی و 12 نفر و پلمپ مغازه ها دروغی بیش نبود و مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان گیلان اخبار غیرواقعی در خصوص بازداشت صادق بوقی و پلمب برخی مغازهها را تکذیب کرد.
مرکز اطلاعرسانی فرماندهی انتظامی استان گیلان اعلام کرد که «در پی انتشار ویدئوی فردی با هویت معلوم در شهر رشت و اخبار غیرواقعی در خصوص دستگیری ایشان و پلمب برخی مغازهها؛ با بررسی بهعملآمده مشخص شد چنین موضوعی صحت نداشته و صِرفاً در چارچوب قانون به افراد هنجارشکنی که بهصورت مختلط اقدام به تولید محتوای خارج از عرف و انتشار در فضای مجازی نموده بودند تذکر داده شد. همچنین فرمانده انتظامی استان، بازشدن برخی صفحات فضای مجازی مرتبط با موضوع را از مقام محترم قضایی درخواست کرده است.»
اما همین موضوع دستمایه و سوژه خوبی برای رسانه های ضدانقلاب و معاند برای سیاه نمایی اجتماعی در ایران و با رویکرد منفی و انتقادی بازتاب داده شده و رسانه های بیگانه از تلاش برای مانور رسانهای و فضاسازی حول این اتفاق فروگذار نکردهاند.
حتی سانههای آمریکایی و انگلیسی از اتفاق ساده برای معرفی یک چهره ضدفرهنگ از سیاست در ایران استفاده و بهرهبرداری زیادی از آن کردند.
مثلا رسانه های آمریکا از جمله نیویورک تایمز و فایننشال تایمز گزارش دادند که فضای خفقان در ایران حاکم است و ماجرای صادق بوقی را شکل جدیدی از اعتراض و خشم مردم علیه دولت ایران معرفی کردند.
فایننشال تایمز در ویدئویی گزارش داد «یک راننده تاکسی که حرکات رقصش در بازار ماهی ایران در فضای مجازی پخش شد، به نمادی از نافرمانی تبدیل شده است. بعد از اینکه یکی از ویدئوهای او در این ماه بهطور غیرمنتظرهای رسانههای اجتماعی ایران را تحت تاثیر قرار داد، مقامات به وحشت افتادند و آن را نقض موازین اسلامی دانستند. این اتفاق منجر به بسته شدن حساب کاربری این مرد در اینستاگرام و توبیخ کسانی شد که برای تشویق او به این فرد ملحق شدند».
نیویورک تایمز هم در گزارشی مغرضانه نوشت: «یک رقص پربازدید و یک کمپین شادی روحانیون ایران را ناامید کرد. همه چیز از آنجا شروع شد که یک غرفه فروش ماهی 70 ساله به نام «بوقی» برخلاف قوانین ایران در حال شیار کردن در ملاء عام بود. ویدئویی از صادق بنا متجدد 70 ساله که در بازار کوچکی در رشت ایران میخواند و میرقصد، به نمادی از نافرمانی مدنی و مطالبه آزادی و شادی تبدیل شده است.»
ایندیپندنت هم در گزارشی این رقص پربازدید را تبدیل به یک موضوع سیاسی و براندازانه علیه ایران کرد و نوشت: «رقصنده تاکسی ایرانی به نماد مقاومت بعید تبدیل میشود. یک راننده تاکسی ایرانی که حرکات رقصش در یک بازار ماهی در فضای مجازی منتشر شد، پس از اقدام مقامات برای سرکوب ویدئوهای او به یک قهرمان ضد رژیم تبدیل شده است. این پیرمرد 70ساله معروف به عمو صادق در شهر ساحلی رشت، جایی که جمعیت برای تماشای اجرای پرنشاط او جمع میشوند، آواز میخواند و میرقصد.»
تمام این سیاه نماییهای رسانه های معاند در حالی است که هیچ نهاد نظارتی و انتظامی و امنیتی با موضوع شادی مردم مخالف نیست و مشکلی ندارند و مردم هم به زندگی عادی خود میرسند و هم خوشحالی خود را حتی در خیابانها و فضای مجازی ابراز میکنند که انتشار شادی مردم در خیابان در فضای مجازی این موضوع را تایید میکند.
این رسانههای بیگانه طوری وانمود میکنند که حکومت با شادی مردم مخالفت است که گویا یادشان رفته همین سال گذشته بود که با ایجاد کمپینهای مختلف با شادی و روزمرگی مخالف بودند و ایجاد کمپینهایی مثل تحریم یلدا و عید نوروز برای شادی مردم مزاحمت ایجاد میکردند.
این رسانه ها که مدعی هستند حکومت جمهوری اسلامی با شادی مردم مخالف است، یادشان رفته پس از فوت مهسا امینی و شکلگیری تجمعات در خیابان، معاندین عزاداری بر جانباختگان را به بهانهای تبدیل کردند تا هرگونه شادی و امیدآفرینی از طریق مسابقات ورزشی، جشنوارههای موسیقی و سینمایی، کنسرت، بازی و سرگرمی را تحریم کنند و نقطه آغاز آن توسط فعالان رسانهای و شبکههای فارسیزبان کلید خورد.
این مجموعه ابتدا موضوع تحریم را مطرح کرده و مخاطبان خود را به عدم مشارکت فیزیکی و مجازی در جشنها و فستیوالهای دولتی کردند و از آنجایی که بسیاری از مخاطبان این افراد، اکانتهای سایبری بودند که توسط سازمان منافقین و عناصر وابسته به احزاب مختلف اپوزیسیون هدایت میشدند، در پوشش مردم عادی و ساکن ایران در بخش کامنتها از پیشنهاد تحریمهای مذکور، حمایت و استقبال میکردند. بخش دیگر فعالیت این تیمهای مجازی، حمله به صفحات چهرههای سرشناسی بود که با تحریمها مخالفت و یا علیه آن موضعگیری میکردند.
این رسانهها که مدعی هستند حکومت نمیگذارد مردم به شادی بپردازند، یادشان رفته سال گذشته مراسم شب یلدا را تحریم کردند. پس از جامجهانی، براندازان تلاش داشتند تا تبوتاب تحریمها را داغ نگهدارند. بهنوعی که واژه «تحریم» پس از جامجهانی، در فضای رسانهای ایران قبحش شکسته و عادیسازی شده بود. طرح بعدی اتاق فکر براندازان، حمله به شب یلدا بود. چهرههای اپوزیسیون و فعالان رسانهای، جشنها و دوهرمیهای شب یلدا را برای مردم ممنوع اعلام کردند. این عملیات سایبری به اندازهای گسترده بود که خوانندگان سرشناس کشور از ترس فحاشیها و تهمتها، کنسرتهای خود را در بهترین فصل کاری خود لغو کردند.
پس از این جریانات، معاندین تلاشهای پراکندهای هم برای تحریم نوروز، اردوهای پایان سال راهیان نور، حضور در مدارس و دانشگاهها صورت دادند که به دلیل عدم استقبال مردمی، ناکام ماند.
تمامی این دشمنیها برای اینکه نشان دهند حکومت با شادی مردم مخالف است در حالی است که در آستانه شب یلدا، جنب و جوش مردم برای خریدهای این شب، بالاگرفته است و با فرا رسیدن روزهای آخر پاییز حس و حال عجیبی در بین ایرانیان برای جشن شب چله به چشم می خورد و مردم ایران شادمانه به دنبال برپیایی مراسم شب یلدا در کنار عزیزان خود در بلندترین شب سال هستند، شبی که تنها یک دقیقه طولانی تر از شب های دیگر سال است و شبی که با یک دقیقه طولانی بودنش همه اعضای خانواده، فامیل ها را در کنار بزرگ ترها جمع میکند و موجب شادی میشود.
انتهای پیام