گزارش ملت ما؛
گفتمان «تدبیریها» از مردم چه میخواهد؟/ بازی سیاسی با کارت سوخته ظریف و روحانی

پایگاه ملت ما: پس از پایان ماموریتش در دستگاه دیپلماسی از هر تریبونی برای اظهارات عجیب و غریب خود استفاده میکند تا در صدر اخبار قرار گیرد. سال 1400 و زمانی که هنوز در کابینه حضور داشت فایل صوتی او با سعید لیلاز در فضای مجازی به صورت گسترده منتشر شد!
از دو قطبی سازی «میدان» و «دیپلماسی» تا خستگی مردم!
وی در این گفتوگو که تحت عنوان تاریخ شفاهی دولت«تدبیر و امید» انجام شد گفته بود: «من و سردار سلیمانی الزاما همهجا همنظر نبودیم، خدا رحمتشان کند، ولی احساس میکردیم که موظف هستیم با هم هماهنگ باشیم و این کار را میکردیم. میتوانم به جرأت بگویم که من دیپلماسی را بیشتر هزینه کردم برای میدان تا میدان برای دیپلماسی هزینه شده باشد».
اظهارت «محمد جواد ظریف» به سرعت با واکنش کنشگران سیاسی مواجه شد، چرا که با اظهاراتش به دو قطبی «میدان» و «دیپلماسی» دامن زد و او که نظارهگر واکنشها از بیرون صحنه بود فقط از پخش شدن اظهاراتش ابراز تأسف کرد.
به تازگی باز وزیر امور خارجه دولتِ روحانی حاشیه ساز شد. او 16 آبان 1402 در نشست «مسئله فلسطین از دیدگاه حقوق بینالملل» با مُرور داستانی که سالیان گذشته، نقش مهمی در شکل دهی به «میدان سیاست ایران» داشته است، مدعی شد: میشود در مناسبات سیاسی تغییر ایجاد کرد، بدون آنکه وارد هیچ منازعهای شد.
ظریف میگوید: فرآیندهای بین المللی وجود دارد که خود به خود و فارغ از عمل سیاسی و مبارزهای که ما میکنیم، خواستهی ما ـ که مطابق حق است ـ را محقق خواهند کرد. بنابراین منزوی ساختن چهره بین المللی آن ممکن است.
چنین موضعی، ظریف را نهایتا به این کشانده که بگوید مردم ایران از هر نوع هزینه تراشی سیاستِ ایران در قبال مسئله فلسطین خسته شدهاند. گویا مردم و دولت موجودیتهای مستقل از یکدیگر هستند و صرفا گاهی با هم «بده بستانهایی» دارند.
|
مواضع ظریف به صحبت های جنجالیش در نشست فلسطین بسنده نشد،او پنجشنبه - 25 آبان- به خیابان پرچم رفت تا در نوزدهمین مجمع عمومی و پنجمین کنگره سه سالانه انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها که در کانون توحید برگزار شده بود شرکت کند.
ظریف چرا مدام از «واژه» مردم استفاده میکند؟
وزیر پیشین امور خارجه دوباره در این نشست سیاسی از واژه «مردم» استفاده کرد و با بیان اینکه توان مذاکراتی، توان نظامی و موشک خوب است، اما باید بر حمایت مردمی سوار شود تا بتواند در دنیا موثر باشد، گفته بود: همه اینها خوب است و کسی نمیگوید بد است؛ اما من میگویم همانقدر که مذاکره باید بر توان مردمی سوار باشد، قدرت نظامی هم باید بر توان مردمی سوار شود!
جریانی که اکنون ظریف نماینده آن است، از پس سالها حضور موثر در سیاست ایران حتی هنوز نمیگویند و نمیپذیریند که بدون مبارزه و تاوان، نه مردم و نه دولت نمیتواند وجود داشته باشد . همچنین بدون تاوان و هزینه حقیقی نه تنها دفاع از حق غیر ممکن است، بلکه هیچ عهد و میثاقی دوام نمییابد.
ظریف و «تدبیریها» 8 سال با رویکرد نگاه به خارج، جهت حل مشکلات داخلی تمام تلاش خود را به کار بستند تا چراغ سبز به میثاقِ غربیها نشان دهند اما نتیجه، بدعهدی و زیر میز زدن آمریکا و «دول غربی» به تعهدات توافق نامه «برجام» یا همان برنامه جامع اقدام مشترک بود!
در همان مقطع نقدهای زیادی نسبت به سیاست خارجی دولتِ روحانی به سکانداری «ظریفِ اصلاحات» نگاشته شد. در یک مطلب به قلم «مهدی جشمیدی» آمده بود: رهبرِ انقلاب، بارها به دولتِ روحانی تذکّر داد که به دشمن، «پیامِ ضعف»، ارسال نکنید! این دولت از آغازِ تبلیغاتِ انتخاباتی اش در سالِ نودودو تاکنون، کمترین کوتاهی و سستی در ارسالِ «پیامِ ضعف» به دشمن نداشته است! چنان که با «تحریف»، وانمود کرد که راه حلِ گشایشِ اقتصادی، «مذاکره با آمریکا» است. روحانی، هم این وسوسه را به ذهنِ مردم افکند و معیشتِ مردم را «شرطی» کرد؛ هم به آمریکا اطمینان داد که در ایران، هیچ اتّفاقی رخ نخواهد داد، مگر این که تحریم ها برطرف شوند! آخرین «پیامِ ضعفِ» این دولت به دشمن، چشم امیدداشتن به بازشدنِ بابِ «مذاکرۀ مجدّد با آمریکا» به واسطۀ تغییرِ رئیس جمهورِ آن بود! گویا تدبیر و امیدِ این دولت، وابسته به «معادلاتِ سیاسیِ آمریکا» است!»
کار در دولت سابق فقط به «برجام» و مذاکرات محدود نمیشد؛ رئیسجمهور و دولتیها به دنبال توافق با FATF بودند اما نتیجهای برای آنها حاصل شد، به دلیل آنکه پیوستن به این معاهده بازی در زمین دشمن بود.
بخواهیم به زبان سادهتر بازگو کنیم: اولین خطر FATF دریافت اطلاعات ما به دشمن بود. این در حالی است که در جنگ اقتصادی نباید اطلاعات اقتصادی را در اختیار دشمن قرار داد، آنها با اصل نظام «جمهوری اسلامی ایران» مخالف هستند.
بارها خطرات پیوستن به FATF از سوی حقوقدانان و کنشگران سیاسی به دولت سابق منتقل میشد اما «گوش شنوایی» نبود و آنان حرف خود را تکرار می کردند!
|
آیا حق با «دلواپسان» بود؟
حال که مواضع جنجالی و حاشیهساز ظریف دوباره توجهها را به سمت خود جلب کرده است میتوان به «دلواپسان» حق داد، چرا در آن مقطع مدام احساس خطر میکردند ـ منصفانه بنگریم برخی مواقع «آشِ نقد» برخی دلواپسان به عملکرد دولت سابق هم شور میشد، اما بیشتر انتقادات قابل پذیرش بود ـ به همین جهت امروز اگر گفتمان«تدبیریها» استمرار داشت باید احساس خطر بیشتری میکردیم.
علی علیزاده کارشناس مسائل بین الملل هفته جاری در گفتوگوی تلویزیونی که بازتاب گستردهای در فضای مجازی بویژه در کانالهای جریان اصلاحات و اعتدالیها داشت به مواضع رئیس سابق دستگاه دیپلماسی انتقاد کرد و گفت که اگر کشور در اختیار ظریف و روحانیها بود الان بخشی از بچههای ایران همانند بچههای غزه بودند!
وی به تفاوت دیدگاه وزیر خارجه فعلی با وزیر خارجه سابق درباره جبهه مقاومت اشاره میکند و میگوید: «امیرعبداللهیان میگوید دستهای ما روی ماشه است، اما آقای ظریف اعتقاد دیگری دارد و میگوید نگران نباشید، ماشه خالی است! چرا وزیر خارجه سابق به دشمن هوس حمله به ایران را میدهد؟»
بازی با کارت سوخته ظریف و روحانی
به هرحال صداهایی که درباره مواضع جنجالی ظریف بلند شد او را منجر به پاسخگویی کرد؛ این بار مقابل دوربین یک رسانه دیگر قرار گرفت و توضیحاتی درباره آنچه گفت ارائه کرد. وی به عنوان یک دیپلمات کارکشته میداند که پخش خبر اول در رسانه تبلیغ و خبر دوم ضد تبلیغ محسوب میشود، به همین جهت هم برای توجیه دیر اقدام کرد و هم صحبتهای او به پای گفتمانی ثبت و ضبط شد که 8 سال سکاندار دستگاه اجرایی بودند، گفتمانی که به این نظرات ـ از سوی ظریف بیان شد ـ پایبند است؛ مدتها ست زنگ خطر برای گفتمان مذکور به صدا درآمده است!
انتهای پیام/