گفتگوی اختصاصی با تنها زن کارشناس «اسلحه شناسی جنایی» ایران/
![](https://cdn.mellatema.com/Image/2024/01/202401109150318007_200.webp)
ملت ما ـ فاطمه عسگری: سال 98 پرونده قتل «میترا استاد» همسر «محمدعلی نجفی» شهردار سابق تهران یکی از آن پرونده های جنجالی والبته حساسی بود که صدور رای قاضی منوط به حل معماهای بزرگی در آن بود. یکی از این معماهای بزرگ، نحوه شلیک گلوله ها و دفرمه شدن یکی از آن ها بود. اظهار نظر کارشناسان اسلحه شناسی درباره نحوه شلیک نقش حساس و مهمی در صدور رای قاضی پرونده داشت. ماهرخ کیان زاده یکی از کارشناسان خبره اسلحه شناسی بود که با ارائه نظر خود در این پرونده تکلیف این گلوله دفرمه را مشخص و به قاضی در صدور رای این پرونده کمک بسیاری کرد.
البته این تنها پرونده مشهوری نبود که کیان زاده با اظهار نظر کارشناسی اش روند بررسی پرونده را تغییر داد او حتی در پرونده بین المللی شهادت حجاج ایرانی در دهه 60 هم با بررسی اجساد و تشخیص شلیک به سمت حجاج باعث شد تا حرف ایران در مجامع بین المللی به کرسی بنشیند و ثابت کرد حرف عربستانی ها مبنی بر شلیک نکردن به سمت حجاج ایرانی کذب محض است.
تعداد پرونده های جنجالی که تیسمار کیان زاده یک پای ثابت آنها در آشکار کردن حقیقت بوده کم نیست. برای مثال می توان به پرونده سعید حجاریان اشاره کرد او بعد از بررسی گلولهای که برای ترور حجاریان استفاده شده بود، نوع سلاح را تشخیص داد.
گفتگوی صمیمانه ما با این افسر عالیرتبه پلیس، نزدیک به دو ساعت طول کشید واو در سراسر این گفتگو با لبخند به سئوالات ما جواب داد، در همان لحظات اول گفتگو جمله خیلی جالبی گفت :« 50 سال است که در حوزه اسلحه شناسی فعالیت دارم اما از هر چه اسلحه و گلوله است بیزارم !».
وقتی از او می پرسیم چه شد که وارد این حوزه کاری شدید تاریخ زندگی اش را ورق می زند و می گوید: «من دختری شاداب و سرزنده بودم که عاشق هیجان بود . ورزشکار و جسور و البته درس خوان، بعد از گرفتن دیپلم در آزمون دانشگاه شرکت کردم و موفق شدم امتیاز پذیرش در سه دانشگاه خوب را کسب کنم ،دانشگاه تهران، دوم دانشگاه نفت و سوم دانشگاه پلیس، آن زمان کسی باورش نمی شد که انتخاب من دانشگاه پلیس باشد اما از آنجا که من روحیه خاصی داشتم و دنبال کشف دنیای جدید بودم وارد این دانشکده شدم.»
هرگز از انتخابم پشیمان نمی شوم
او می گوید هرگز از انتخابش پشیمان نشده چرا که با حضور در این دانشکده و تحصیل در آن با دنیای پر رمز و رازی آشنا شده است:« در این دانشکده ما درکنار اینکه آموزشهای حقوقی و مسائل مختلف اجتماعی و قضایی را دیدیم از لحاظ فعالیت های بدنی ، تمرینات سنگینی را انجام می دادیم تادر زمان مواجهه با هر مجرم زن و مردی، آمادگی دفاع را داشته باشیم ، از موتورسواری و شمشیر بازی گرفته تا جودو ، کاراته و ... »
سالهای نخست تحصیل طی می شود تا این که بعد او برای نخستین بار با جسد روبرو می شود و ماهرخ خانم تازه متوجه می شود در رشته ای که تحصیل می کند باید با چه صحنه هایی روبرو خواهد شد:«هیچ پیش زمینه ای از رشته انتخابی ام نداشتم . واقعا اطلاع نداشتم این رشته با اجساد سرو کار دارد.اولین باری که با جسد روبرو شدم دانشجوی سال سوم بودم. تا آن لحظه جسد ندیده بودم و نمی دانستم جسد یعنی چه؟ در یکی از کلاسهای درس دیدم که مردی روی تخت خوابیده است و ما دانشجویان، روی نیمکتهای مخصوص سالن تشریح نشسته و منتظر شروع درس استاد بودیم . وقتی استاد شروع به بازکردن پیکر کرد و آن صحنه را دیدم حالم به حدی بد شد که مجبور به ترک سالن تشریح شدم . تا چند روز از غذا خوردن افتادم و سه روز در بیمارستان بستری شدم. همه می گفتند باب المعده و فهم المعده ام بسته شد. تجربه خیلی بدی بود. اما کم کم با خودم کنار آمدم من برای هدفم مصمم بودم و خودم را اینطور قانع کردم که مانند یک جراح دنبال کمک به انسانها هستم و حالا ممکن است انسانی که به کمک من نیاز دارد یک جسد باشد یا با تشریح یک جسد، جان و زندگی انسان دیگری را نجات دهم.»
![]() |
با رتبه ممتاز وارد آزمایشگاه اسلحه شناسی شدم
تیمسار کیان زاده با کسب رتبه سوم در میان تمام دانشجویان دانشگاه ، سال 52 از دانشگاه فارغ التحصیل می شود:« از آنجا که هم جزو نفرات برتر دانشگاه بودم و هم از توان جسمی قابل قبولی برخوردار بودم ، توانستم بدون گزینش، آزمایشگاه تحقیقات جنایی، قسمت اسلحه شناسی را برای فعالیت های حرفه ای ام انتخاب بکنم . »
او اسلحه شناسی جنایی را اینگونه تعریف می کند:« اسلحه شناسی جنایی بیشتر در مورد تفکیک قتل از خودکشی ، تعیین نوع سلاح ، تعیین فاصله تیراندازی ، تعیین نحوه تیراندازی به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کاربرد دارد. درواقع یک اسلحه شناس با این تشخیص ها می تواند از حق مظلومین دفاع کند خواه این مظلوم کشته شده باشد یا پای چوبه دار باشد!»
اولین زن اسلحه شناس
وقتی وارد حرفه اسلحه شناسی می شود تنها زنی بوده که پایش با این عنوان به آزمایشگاه اسلحه شناسی باز شده است:« قبل از انقلاب ، سه نفر در آزمایشگاه بودیم من و دو نفر آقا، بعد از انقلاب یکی از آقایان مهاجرت کرد و دیگری هم فوت کرد به خاطر همین من ماندم تنها. حضور تنهای من در شرایط بعد از انقلاب آن هم در فضایی که همه انتظار داشتند سکانش در دست یک مرد باشد خیلی قابل هضم نبود اما من محکم ایستادم و چنان فرمان کار را در دست گرفتم که حتی مخالفانم هم چاره ای جز سکوت و احترام نداشتند. کسانی که بعدها در زیر مجموعه خودم آموزش دیدند و به درجات بالای نظامی هم رسیدند.»
توان رقابت با همه کارشناسان بین المللی را دارم
جریانات بعد از انقلاب و استفاده گروهک های سیاسی، افراد مختلف درنزاع ها و ... از اسلحه ، از کیان زاده یک کارشناس خبره و حرفهای ساخت، کسی که امروز مدعی است توان رقابت با تمام کارشناسان بین المللی اسلحه شناسی را دارد چون معتقد است به اندازه او تجربه ندارند. او هم اظهار نظر کارشناسی در پرونده حجاج مکه را د رکارنامه خود دارد هم در پرونده نجفی شهردار تهران و حجاریان نظراتش مورد توجه قضات پرونده قرار گرفته است :«خوشحالم که خیلی از بیگاناهان را از چوبه دار پایین آوردم و اجازه ندادم خون مظلومی پایمال شود .فکر کردن به این مسائل تمام خستگی های 50 ساله ام را از تنم بیرون می کند. »
![]() |
افزایش جرائم با اسلحه در سایه نبود آموزش
او حالا نه تنها یک کارشناس اسلحه شناسی است بلکه به خاطر تجربیات و آموخته هایش، یک کارشناس اجتماعی هم محسوب می شود که می تواند با درس آموخته ها و توصیه هایش زمینه برنامه ریزی بهتر مسئولان اجتماعی در کاهش جرائم را هم فراهم کند:«به اعتقاد من، اگر امروز استفاده از اسلحه باعث بروز جرائمی تلخ در جامعه می شود ریشه اصلی همه این اتفاقات در آموزش است، جالب است بدانید درصد قابل توجهی از پرونده هایی که بررسی می کنم مربوط به استفاده نابجای ماموران انتظامی از اسلحه در ماموریتهاست. از سربازان جوان گرفته تا رتبه های بالاتر. اگر چه استفاده از اسلحه ،حین انجام ماموریتها امری اجتناب ناپذیر است اما نحوه استفاده از این وسیله درست آموزش داده نشده است و همین مسئله باعث می شود سربازی که قرار بود دو سال دوره سربازی را طی کند به جرم استفاده غیر اصولی از اسلحه باید سالها محکوم شود.»
تیمسار ماهرخ کیان زاده گرچه می گوید که به خاطر شرایط شغلی اش نمی تواند مانند همه خانمها زندگی عادی داشته باشد اما سعی می کند از شرایط سخت زندگی اش درس بگیرد و از این سختیها در جهت کیفیت بخشی به زندگی اش استفاده کند:« من با این شغل صبورتر شدم و سعی می کنم با توانمندیهایم سختی های زندگی را پشت سر بگذارم .»
انتهای پیام/